۱۳۹۱/۰۶/۲۷

بە کسانی کە هنوز در بند حجاریان و سروش اند!

بە کسانی کە هنوز در بند حجاریان و سروش اند!
جمشید بهرامی

بعد از منتشر شدن توافقنامە حزب کوملە کردستان ایران با حزب دمکرات کردستان ایران، موجی از واکنشهای متفاوت را از سوی شخصیتها و احزاب دیگر شاهد بودیم، اگر تنها دستاورد این توافقنامە گشودن بابی در راستای مطرح کردن دوبارەی مقولەهایی همچون ایرانی بودن و تمامیت اضی و... باشد، بی شک می توان گفت زمینەی این فراهم شدەاست کە احزاب کرد در ایران این بحث را بە آیندە موکول نکنند و با اتکا بە حق تعیین سرنوشت، تلکیف خود را با این مقولە مشخص کنند. اگر پان ایرانیستهایی همچون علی افشاری و دیگران کە از موضع پان ایرانیستی مسائل را تحلیل می کنند و حتی بکار بردن ملت را در مورد کرد جایز نمی داند، هیچ گلەای نیست چونکە همانا اینچنین شخصیتهایی ،هنوز رویای دیکتاتوری پارس را در سر می پرورانند، و هنوز مشکل ملت کرد را در مشکلات استانی می بینند و خود را بە اغمایی خود ساختە پرتاب کردەاند و بر واقعیتها و ستمهایی کە بر ملت کرد در طول سالیان متمادی روا داشتە شدە است چشم می بنند. (بۆ درێژەی بابەت لێرە کرتە بکە)
باید بە اینچنین کسانی یادآوری کرد کە هیچگاە مشکلات " من کرد " از جنس " دیگری " ملیت حاکم بر ایران نبودە است، و صدور جهاد در کردستان و اعدامهای فلەای و صدور حکمهای سنگین و اعدام، برای فعالین سیاسی در کردستان و تبعیض چند برابر، دلیلی بر این مدعا است.اما آنچە کە جای بسی تاسف است کردهایی هستند کە در خدمت رویای پان ایرانیستیها، با کسانی همچون فروزندە همگام شدەاند و در ازای جیرەای ماهانە بە عنوان گزارشگر بە ابزاری در دست برخی از رسانەهای ملیت حاکم تبدیل شدەاند، و در راستای همان گفتمان گام بر می‌دارند.در مصاحبەی روز آنلاین با صلاح الدین خدیو در مورد توافق نامەی کوملە و دمکرات؛ ایشان بە پارەای از سوالات مصاحبەگر پاسخ گفتە است، جدا از اینکە مصاحبەگر همسو با خود مصاحبە شوندە حتی تیتر مصاحبە را در بە ناچار در راستای همان دیدگاه شوینستی و پان ایرانستی انتخاب می‌کند، و چارە را در خلع اسلاح احزاب کردستانی می بیند، در روند پیشبرد مصاحبە مشخص است کە هر دو از یک نقطە نظر بە مسائل کردستان می نگرند کە آن هم مخالفت با جنبش آزادیخواهی کردستان و همەی احزاب کردستانی در تمامی بخشهای کردستان و همچنین همگام بودن با پان ایرانیستها است کە تمامیت ارضی ایران همانند وحی منزل برای آنهاست.صلاح الدین خدیو نقش کسانی همچون احسان هوشمند و عرفان قانعی فرد را بە شیوەای دیگر بازی می‌کند. ایشان کە تحلیگر بودن مسائل سیاسی کردستان را یدک می‌کشد، هیچ بویی از واقع بینی سیاسی و اخلاق سیاسی نبردە است. در راستای مخالفت با جنبش آزادیخواهی کردستان هر از گاهی دست بە گریبان نظریات الگوهای فکریش می شود، الگوهای فکریش شخصیتهایی همچون سعید حجاریان ( یکی از ئیوریسین‌های وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی. از ابتدا تا کنون ) و همچنین عبدالکریم سروش و حتی منصور حکمت! هستند.کلکسیون مضحک الگوهای فکری آقای خدیو هیچ نقطەی مشترکی ندارند و فقط از یک نقطە نظر با هم همسو هستند و آن هم مقولەای جز " مخالفت با جنبش آزادیخواهی کردستان " نیست. صلاح الدین خدیو از مدتها پیش کوملە و دمکرات و... را بە این متهم کردە بود کە در زیر سلطەی احزاب دیگری همچون اتحادیە میهنی و پارت دمکرات کردستان و پ.ک.ک هستند.در این رابطە باید اظهار کرد کە بسیار طبیعی است کە هر حزب یا ارگان سیاسی تحت تاثیر یک یا چند حزب بزرگتر با ایدولوژی همسان باشد، و این بە هیچ وجە برای آن حزب یا سازمان کسر شان نخواهد بود و نحوەی عملکرد هر کدام از این احزاب است کە میزان کارکرد آنها را برای ملتش عیان خواهد ساخت. آقای خدیو بیداری سیاسی مردم در کردستان را با جریان هستەای جمهوری اسلامی مقایسە می کند، و در این رابطە با دست بە گریبان شدن بە نقل قولهای یکی از الگویهای فکریش، یعنی سعید حجاریان می گوید کە : " سعید حجاریان در پاسخ به این پرسش که حاکمیت برای تصمیم گیری در مورد پروژه هسته‌ای رفراندوم برگزار کند ضمن مخالفت گفت که مردم به خاطر فقر و گرانی در حال اغما هستند و حوصله انجام رفراندوم را ندارند. باور کنید کردستان هم اینگونه است...".این جهت گیری آقای خدیو در مورد مردم کردستان پر بیراه است، کردستان علیرغم جامعەی میلیتاریزە بە درازای تاریخ جمهوری اسلامی برعکس مرکزنشینان و ملیت حاکم! هیچگاه بە اغما فرو نرفتە است، همچنین علیرغم برخورد ددمنشانەی جمهوری اسلامی در برابر فعالین سیاسی کرد و فعالین دانشجویی کورد، زنان و زندانیان سیاسی کورد و حتی خانوادەی آنها گویای این بیداری است.برعکس گفتەهای خدیو؛ گفتمان ایشان و هم کیشان‌شان، کە از منظر پان ایرانیستی همانند سرباز قسم خوردەی بنی صدر، بە مسائل کردستان می نگرد، و رویای بستن بند پوتین‌ها و در نیاوردن پوتینهای بنی صدر را بار دیگر در سر می پرورانند هیچ جایگاهی در میان تودەهای کردستان ندارد.کردستان همیشە سنگر آزادگان بودە و حال با نسخە پیچی‌هایی کسانی همانند خدیو و اربابانش کردستان بە اوایل انقلاب 57 باز نخواهد گشت این بار ملت کرد با اتکا بە حق تعیین سرنوشت، گفتمان ملیت حاکم را ناچار بە این خواهد کرد کە بە مطالبات دمکراتیک و حق طلبانەی " ملت کرد " تن دهد.
مصاحبەی خدیو در روآنلاین :
http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/archive/2012/september/16/article/-b2b6624cc7.html  

لینک این مطلب
ئاسۆی رۆژهەڵات

 http://www.asoyroj.com/farsi/drejawtar.aspx?NusarID=44&Jmara=64